کد کج شدن تصویر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اختلال بیش فعالی (کمبود توجه و تمرکز کودکان)


این اختلال دارای سه علامت عمده است که شامل پرفعالیتی (‌پرتحرکی ) کمبود توجه و تمرکز,بروز اعمال تکانه ای (‌اعمال ناگهانی و غیر قابل پیش بینی

می باشد این اختلال دارای سه نوع است در نوع اول کودک فقط مشکل در نگهداری توجه و تمرکز دارد در نوع دوم فقط پر تحرکی و بیش فعالی دیده

می شود و بالاخره نوع ترکیبی که کودک هم پرتحرک بوده و هم مشکل توجه و تمرکز دارد این اختلال در 5? کودکان دبستانی و در پسرها سه تا پنج برابر شایع تر از دختران است و بیشتر در پسران اول خانواده دیده می شود

معمولا اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده می شود کودکان مبتلا در دوره شیرخواری اغلب پرتحرک بوده و دست ها و پاهای خود را زیاد حرکت می دهند کم خواب و کم غذا بوده زیاد گریه می کنند و عکس العمل نشان می دهند

از نظر سبب شناسی عامل اصلی ناشناخته است اما فاکتورهای متعدد ژنتیکرشدی , صدمات مغزی , عوامل عصبی شیمیایی  , فاکتورهای عصبی فیزیولوژیکی و عوامل اجتماعی روانشناختی را موثر می دانند.

قبلا نقش رژیم های غذایی حاوی مواد رنگی خوراکی مواد نگهدارنده که به مواد غذایی اضافه می شود و "‌شکر" را موثر می دانستند که در حال حاضر از نظر علمی ثابت نشده است.

اما به طور تجربی دیده می شود که کودکانی که از این نوع مواد غذایی به وفور استفاده می کنند پرتحرک تر هستند در مورد عوامل ژنتیک ذکر این مورد لازم است که در صورت ابتلا یکی از فرزندان خانواده به این اختلال شانس بروز آن در خواهران و برادران کودک دو برابر می گردد.

اختلال بیش فعالی  /  کمبود توجه و تمرکز چه علائمی دارد ‍؟

تعدادی از علائم مربوط به بیش فعالی شامل موارد زیر می باشند :

کودک غالبا با دستهایش بازی می کند و در جایش می لولد

کودک معمولا کلاس را ترک می کند

غالبا می دود یا می پرد

غالبا بازی یا فعالیت هایش پرسر و صدا است

‌ به نظر می رسد که کودک همیشه در حال حرکت است

چنین کودکی معمولا زیاد صحبت می کند

علائم مربوط به اختلال توجه و تمرکز نیز شامل موارد زیر هستند :‌

‌ کودک از توجه به جزئیات ناتوان است

در نگهداری توجه هنگام فعالیت و بازی مشکل دارد

هنگام صحبت مستقیم با او به نظر می رسد که گوش نمی کند

اغلب قادر به پیگیری دستورات و یا اتمام کارها نمی باشد

معمولا از فعالیت هایی که نیاز به کوشش ذهنی دارند , اجتناب می کند (مانند پرهیز از انجام تکالیف مدرسه)

اغلب وسایل خود را گم می کند (‌وسائل مدرسه اسباب بازی )

کودک فراموشکار است

از علائم دیگری چون دخالت در صحبت ها یا کار دیگران پراندن جواب قبل از اتمام سوال در کلاس , بی صبری برای منتظر خواب ماندن (مثلا در بازی ) می توان نام برد.

به هر حال کودکی که تعداد زیادی از این علائم را داراست حتما باید از نظر وجود این اختلال توسط روانپزشک کودک و یا متخصص اطفال بررسی گردد این کودکان با ورود به مدرسه بیشتر مسئله دار می شوند چون کودکان پر تحرک برای نشستن سر کلاس مشکل دارند . 

بستگی به شدت اختلال معمولا یک یا دو زنگ اول را تحمل می کنند و بیشتر در ساعات نزدیک به ظهر بی قراری و پرتحرکی را نشان می دهند.

به عناوین مختلف سرجایشان می لولند یا با همکلاسی های خود صحبت می کنند و یا درخواست مکرر برای بیرون رفتن از کلاس را دارند.

معلمین معمولا این کودکان را بازیگوش نامیده و معتقدند که نظم کلاس را به هم می زنند در حالی که این کودکان تحمل یک ساعت یا یک ساعت و نیم سرکلاس نشستن را به طور مداوم ندارند لذا پس از شناخت مشکل این کودکان باید به آن ها اجازه داده شود که هر پانزده الی سی دقیقه یک بار به مدت چند دقیقه از کلاس خارج شوند.

از مشکلات دیگر این کودکان در مدارس , عدم توجه و تمرکز است و به نظر می رسد کودک به صحبت های معلمش گوش نمی کند که معلمین تحت عنوان حواس پرتی و بی دقتی از آن نام می برند . اما یک معلم با تجربه و با شناخت و درک کافی از این اختلال می تواند با قرار دادن دانش آموز دچار این مشکل , در میزهای اول کلاس و نیز با طرف مخاطب قرار دادن گهگاه دانش آموز درهنگام پرداختن به دروس ,   به این دانش آموزان کمک شایانی بنماید.

حتی در موارد شدید این اختلال گاه ضروری است که برخی امتحانات مانند دیکته از آن ها به صورت انفرادی به عمل آید و یا قبل از دادن برگه امتحانی ,  معلم از دانش آموز بخواهد یک دور دیگر جوابهایش را مرور نماید.

این کودکان معمولا به علت شلوغی و بر هم زدن نظم کلاس ,  زیاد از کلاس اخراج می شوند و نمره انضباط خوبی ندارند و اغلب اوقات توسط اولیای مدارس سرزنش می شوند در خانه نیز وضع آن ها بهتر نیست .

به علت پرتحرکی دست زدن به اعمال خطرناک و تجربه مکرر اعمال خطرآفرین مانند رها کردن دست والدین در وسط خیابان ,  پریدن از مکان های بلند , بازی با کبریت و آتش افروزی و ... معمولا توسط والدین تنبیه می شوند.

والدین با این کودکان بدرفتاری می نمایند گاه آن ها را کتک زده و یا به شدت تحقیر و سرزنش می کنند .معمولا چون کارها و فعالیت ها را نیمه تمام می کنند بیشتر در معرض مقایسه با خواهران و برادران خود ,  از طرف والدین قرار می گیرند.

تجربیات مربوط به شکست های پیاپی در فعالیت ها تنبیهات بدنی , سرزنش و تحقیر همگی موجب کاهش حس اعتماد به نقس و احترام به خود در این کودکان می گردد که همه زمینه ساز بروز افسردگی در تعدادی از این کودکان و نوجوانان می گردد . از مسائل دیگر همراه ,  اختلالات یادگیری است که شامل موارد اشکال در روخوانی , ناتوانی در یادگیری ریاضیات و اختلال در نوشتن می باشد

اختلالات یادگیری در درصدی از کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال پیش فعالی / کمبود توجه و تمرکز مشاهده می شود .

از نظر تشخیص باید علائم ذکر شده حداقل در دو محیط مانند منزل و مدرسه وجود داشته باشند و ارائه گزارش معلم از وضیعت کودک در سر کلاس ضروری است .

این مساله از این نظر حائز اهمیت است که باید کودکان شلوغ را که در خانه , والدین عملا کنترل خوبی بر آنها ندارند و در حقیقت سیستم خانواده فاقد انضباط کافی برای کنترل فرزندان می باشند , از کودکان پرتحرک تشخیص داد . زیرا هنگامی که اولیای مدرسه مشکلی با کودک ندارند و مسائل کودک فقط مربوط به خانه می باشد احتمال می رود که کودک دچار اختلال رفتاری ناشی از عدم کنترل کافی و موثر والدین باشد.

سیر این اختلال به چه صورت است ؟

معمولا این کودکان با افزایش سن بهتر می شوند . البته بهبودی قبل از دوازده سالگی بعید است ولی بین سنین دوازده تا بیست سالگی اکثریت موارد مبتلا به این اختلال بهبود می یابند . در پانزده تا بیست درصد موارد علائم تا بزرگسالی باقی می ماند . افراد مبتلا به این اختلال در بزرگسالی علائم مربوط به پرتحرکی را ندارند بلکه بیشتر بی قراری دارند, تکانه ای عمل می کنند و اختلال توجه و تمرکز نشان می دهند.

 درمان این اختلال چیست ؟

با توجه به علائم اختلال و عوارض زیاد ناشی از آن مانند انواع بدرفتاری و 

بی توجهی به کودک که در نهایت منجر به کاهش حس احترام به خود و اعتماد به نفس در وی می گردد ضروری است که این گونه کودکان و نوجوانان تحت درمان قرار گیرند بهترین درمان این اختلال , استفاده از داروهای محرک می باشد که یکی از بهترین انواع داروها به نام ریتالین در ایران نیز وجود دارد و مورد استفاده قرار می گیرد در حدود 75? کودکان به این دارو جواب مثبت می دهند معمولا اولین علامتی که از بین می رود پرتحرکی کودک و آخرین علامت کمبود توجه و تمرکز است که بهبود می یابد در ابتدا دارو به مدت دو هفته امتحان میشود و در صورت بروز پاسخ مثبت که از طریق دریافت گزارش از طریق خود کودک , والدین و معلمین تایید می گردد دارو به مدت طولانی   تجویز می گردد .

با توجه به این که نیمه عمر دارو کوتاه است در دو یا سه نوبت در روز تجویزمی گردد .

مصرف این دارو به دلیل کاهش علائم پرتحرکی و افزایش توجه و تمرکز موجب افزایش یادگیری و در نتیجه عملکرد بهتر تحصیلی ( کسب نمرات بهتر) و افزایش اعتماد به نفس در کودک و نوجوانان می گردد با توجه به عوارض این داروها تعطیلات دارویی به صورت عدم مصرف آن در روزهای تعطیل (جمعه ها ) ,  تعطیلات رسمی , ایام عید و گاه تابستان در نظر گرفته می شود . عوارض شایع داروهای مجرک از جمله ریتالین شامل بی اشتهایی , درد معده , سردرد و بیخوابی می باشد که در تعداد کمی از کودکان و نوجوانان دیده می شود ازروش های دیگر درمانی می توان از رفتاردرمانی , آموزش و مشاوره با والدین و گروه درمانی برای کودکان و نوجوانان مبتلا نام برد.

به هر حال اختلال بیش فعالی / کمبود توجه و تمرکز , اختلالی است که در صورت تشخیص زودرس و درمان به موقع می توان از بسیاری از عوارض احتمالی آینده  آن جلوگیری نمود.



[ جمعه 89/7/16 ] [ 5:19 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
شاید زندگی.....
http://plants.webphoto.ir/photos/pl521463.jpg

دو روز مانده به پایان جهان،
تازه فهمیده که هیچ زندگی نکرده است، تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط
نخورده باقی مانده بود، پریشان شد. آشفته و عصبانی نزد فرشته مرگ رفت تا
روزهای بیش‌تری از خدا بگیرد.


داد زد و بد و بیراه گفت! (فرشته سکوت کرد)


آسمان و زمین را به هم ریخت! (فرشته سکوت کرد)


جیغ زد و جار وجنجال راه انداخت! (فرشته سکوت کرد)


به پرو پای فرشته پیچید! (فرشته سکوت کرد)


کفر گفت و سجاده دور انداخت! (باز هم فرشته سکوت کرد)


دلش گرفت و گریست به سجاده افتاد ! ( این بار فرشته سکوتش را شکست و گفت:)



بدان که یک روز دیگر را هم از دست دادی! تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن!


لابلای هق هقش گفت: اما با یک روز… با یک روز چه کاری می‌توان کرد…؟


فرشته گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی که هزار سال زیسته
است و آن که امروزش را درنیابد، هزار سال هم به کارش نمی‌آید و آنگاه سهم
یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن!


او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می‌درخشید.
اما می‌ترسید حرکت کند! می‌ترسید راه برود! نکند قطره‌ای از زندگی از لای
انگشتانش بریزد. قدری ایستاد، بعد با خود گفت: وقتی فردایی ندارم، نگاه
داشتن این زندگی جه فایده ای دارد؟ بگذار این یک مشت زندگی را خرج کنم.


آن وقت شروع به دویدن کرد. زندگی را به سرو رویش پاشید، زندگی را نوشید و بویید و چنان به وجد آمد که دید می‌تواند تا ته دنیا بدود، می‌تواند پا روی خورشید بگذارد و می‌تواند…


او در آن روز آسمان خراشی بنا نکرد، زمینی را مالک نشد، مقامی ‌را به دست نیاورد،
اما… اما در همان یک روز روی چمن‌ها خوابید، کفش دوزکی را تماشا کرد، سرش
را بالا گرفت و ابرها را دید و به آن‌هایی که نمی‌شناختنش سلام کرد و برای
آن‌ها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.


او همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد و لذت برد و سرشار شد و بخشید، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد!


او همان یک روز زندگی کرد، اما فرشته هادر تقویم خدا نوشتند: او درگذشت،کسی که هزار سال زیسته بود . . .




[ دوشنبه 89/7/12 ] [ 1:2 صبح ] [ فهیمه شکری ] نظر
به نظرشما مفیدترین نوشیدنی جهان چیست؟

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/f/fe/HAS113-2.jpg

چای، چای سبز، آب معدنی، قهوه نسکافه، کاپوچینو، کافه میکس یا...

هیچ‌کدام از نوشیدنی ها جواب صحیح نیست؛ اگر کنجکاو شده‌اید و می خواهید بدانید جواب این معما چیست، پس متن زیر رابه دقت بخوانید:

طی تحقیقات پروفسور بردیشیف روسی راز طول عمر رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق، هند و کره شمالی نوشیدن، این آب است. این پروفسور روسی که 82 سال سن دارد، درباره چگونگی تهیه این آب دستور زیر را ارائه داده است:

آب معمولی شیر را منجمد و سپس آن را از یخچال خارج کرده و اجازه دهید تا دوباره ذوب شود به اندازه ای که درون ظرف فقط قطعه یخی به حجم یک تخم مرغ باقی بماند. این قطعه یخ تمام ناخالصی های آب را ازجمله موادی که سلول‌های بدن را از بین می‌برد، به خود جذب می‌کند. با خارج کردن این قطعه یخ یک لیوان آب سبک به دست می‌آید که مفیدترین نوشیدنی دنیاست و همچنین در طولانی کردن عمر انسان نیز موثراست.

img/daneshnameh_up/8/8c/HAS0093.jpg



[ چهارشنبه 89/6/24 ] [ 5:2 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
زندگی را نخواهیم فهمید اگر ...
زندگی را نخواهیم فهمید اگر از همه گل‌های سرخ دنیا متنفر باشیم فقط چون در کودکی وقتی خواستیم گل‌سرخی را بچینیم خاری در دستمان فرو رفته است؟

زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر آرزو کردن و رویا دیدن را از یاد ببریم و جرات زندگی بهتر داشتن را لب تاقچه به فراموشی بسپاریم فقط به این خاطر که در گذشته یک یا چند تا از آرزوهایمان اجابت نشدند.

زندگی را نخواهیم فهمید اگرعزیزی را برای همیشه ترک کنیم فقط به این خاطر که در یک لحظه خطایی از او سر زد و حرکت اشتباهی انجام داد.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر دیگر درس و مشق را رها کنیم و به سراغ کتاب نرویم فقط چون در یک آزمون نمره خوبی به دست نیاوردیم و نتوانستیم یک سال قبول شویم.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر دست از تلاش و کوشش برداریم فقط به این دلیل که یک بار در زندگی سماجت و پیگیری ما بی‌نتیجه ماند.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه دست‌هایی را که برای دوستی به سمت ما دراز می‌شوند، پس بزنیم فقط به این دلیل که یک روز، یک دوست غافل به ما خیانت کرد و از اعتماد ما سوءاستفاده کرد.

زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر فقط چون یکبار در عشق شکست خوردیم دیگر جرات عاشق شدن را از دست بدهیم و از دل‌بستن بهراسیم.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر همه شانس‌ها و فرصت‌های طلایی همین الان را نادیده بگیریم فقط به این خاطر که در یک یا چند تا از فرصت‌ها موفق نبوده‌ایم.

فراموش نکنیم که بسیاری اوقات در زندگی وقتی به در بسته‌ای می‌رسیم و یک‌صد کلید در دستمان است، هرگز نباید انتظار داشته باشیم که کلید در بسته همان کلید اول باشد. شاید مجبور باشیم صبر کنیم و همه صد کلید را امتحان کنیم تا یکی از آنها در را باز کند. گاهی اوقات کلید صدم کلیدی است که در را باز می‌کند و شرط رسیدن به این کلید امتحان کردن نود‌ و نه کلید دیگر است. یادمان باشد که زندگی را هرگز نخواهیم فهمید اگر کلید صدم را امتحان نکنیم فقط به این خاطر که نود و نه کلید قبلی جواب ندادند. از روی همین زمین خوردن‌ها و دوباره بلندشدن‌هاست که معنای زندگی فهمیده می‌شود و ما با توانایی‌ها و قدرت‌های درون خود بیشتر آشنا می‌شویم.

زندگی را نخواهیم فهمید اگر از ترس زمین خوردن هرگز قدم در جاده نگذاریم.


[ پنج شنبه 89/5/21 ] [ 3:28 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
خیال پردازی کودکان را جدی بگیرید

http://www.kidcraft.ca/images/N7191_L.jpg

کودکان در سنین قبل از دبستان علاقه بسیار زیادی به بازی‌ها و موضوعات تخیلی دارند. زندگی یک کودک در سن قبل از مدرسه، از محدودیت‌های بسیار تشکیل شده، او بر اساس نظر والدین خود زندگی می‌کند. در واقع کودک به بازیهای خیالی علاقه دارد ، زیرا می‌تواند آن طور که می‌خواهد باشد و زندگی کند؛ خارج از قید و بندها و محدودیت‌هایی که والدین برای او تعیین کرده اند. هیچ کودک سه ساله ای اجازه ندارد که به تنهایی از خانه خارج شود، به تنهایی غذای دلخواه خود را بخورد و حتی لباسی را که دوست دارد بخرد. در این سن، کودک کاملاً به والدین خود وابسته است، البته می‌تواند اظهار نظر کند اما تصمیم گیری اصلی و قطعی با والدین است. کودکان هنگامی که با مکان‌های تازه یا تجربه‌های جدید رو به رو می‌شوند از شیوه ای متفاوت استفاده می‌کنند، آنها قوه تخیّل خود را به کار می‌برند.
زمانی که به یک کودک چهار ساله اجازه می‌دهیم تا به تنهایی به مدرسه برود و برگردد او احساس می‌کند که یک فرمانده است و سوار بر اسب از یک قلعه به قلعه دیگر در حرکت است. زندگی یک کودک چهار ساله خیلی معمولی و خسته کننده به نظر می‌رسد . اما اگر تصور کند که یک مأمور آتش نشانی است، حس می‌کند مثل یک قهرمان زندگی می‌کند.

 
* چــــرا خیال پـــــردازی بـــرای کـــودکان بااهمیت است؟
خیالپردازی در دوره کودکی اهمیت زیادی دارد . زیرا یک کودک علاوه بر این که می‌تواند زندگی خود را تغییر دهد و شرایط  تازه ای را برای خود خلق کند، از شرایط تازه ای که ایجاد کرده می‌تواند دانستنی‌های جدیدی نیز بیاموزد. به طور مثال وقتی که یک کودک چهار ساله کلاه آشپزی بر سرش می‌گذارد، پیشبند آشپزی می‌بندد و تصور می‌کند که آشپزاست، احساس استقلال و مسئولیت پذیری سبب می‌شود که به اطراف خود توجه بیشتری داشته باشد، همراه با پدر و مادر خود آشپزی کند. موادی را که استفاده می‌کند به خاطر می‌سپارد و از این که هر بار بر دانسته‌های خود می‌افزاید، خوشحال است. بزرگسالان از دنیای پیرامون خود اطلاعات زیادی به دست می‌آورند و برای فراگیری بیشتر ، تجربیات خود را نیز مورد استفاده قرار می‌دهند؛ اما کودکان از استعدادی برخوردارند که لازم است توسط والدین پرورش یابد. آنها با به کارگیری قوه تخیّل خود نه تنها دانستنی‌های تازه ای از دنیای اطراف خود به دست می‌آورند بلکه می‌توانند آن طور که دوست دارند باشند و زندگی کنند.

تقــــــــویت تخیـــــل :

1- در منزل جایی را برای تغییر لباس اختصاص دهید.(جاییکه در آن لباس‌های قدیمی، وسایل شخصی "مانند کلاه، کتابهای جیبی، هدیه‌های قدیمی و ..." را نگهداری کنید.)

2- مدادهای شمعــــی، وسایل آبـــرنگ، کاغذ نقاشــــی و چسب را در دستــــرس کـــودکان قرار دهید.

3- داستانی را برای کودک خود تعریف کنید. لباس یکی از شخصیت‌های داستان را بپوشید و با کودک خود، براساس داستان، بازی کنید. اگر داستان را کودک شما تعریف کند بهتر است. می‌توانید موضوع آن را با مراسم عروسی، جشن تولد یا اتفاق‌های دیگری که در زندگی خود با آنها سرو کار دارید مرتبط سازید.

4- تعدادی ملحفه یا پتو در دسترس کودک قرار دهید تا بتواند خانه درست کند و یا بازی‌های خیالی دیگری را طراحی کند.

5- کودک خود را تشویق کنید که با اسباب بازیهای سازنده و ابتکاری بازی کند. مانند اسباب بازیهایی که با کمک قطعه‌های مختلف میتوان ماشین، خانه، هواپیما و... ساخت.

6- قصه‌های موزون و آهنگین را برای فرزندتان بخوانید و به نوبت اشعار آن را تکرار کنید.

7- در حد امکان زمان بیشتری را با کودک خود در طبیعت سپری کنید. محل‌هایی که برای ساختن آنها انسان دخالتی نداشته است، برای رشد قوه تخیّل کودک بهتراست.

8- زمانی که فرزندتان، شما را به دنیای خیالی  خود دعوت می‌کند، دعوت او را بپذیرید، با او سوار قایق شوید، سوار بر سفینه فضایی در فضا پرواز کنید و در همه ی موارد  رهبری بازی را برعهده فرزندتان بگذارید.

9- در بین اسباب بازی‌های کودک تعدادی گوش ماهی، سنگ‌های مختلف، چسب، تخته ، بند، سکه ، طناب و سایر وسایلی که می‌تواند مورد استفاده او قرار بگیرد، قرار دهید.
10- هنگامی که با خیالپردازی‌های فرزندتان روبرو می‌شوید، او را سرزنش نکنید. به او اجازه دهید تا آنچه در ذهن خود دارد بیان کند.

Imagination2.jpg



[ شنبه 89/4/26 ] [ 11:6 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
یک مسئله عجیب به نام تصویر ذهنی

یک مسئله عجیب به نام تصویر ذهنی

1- شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند. اما طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود .

2- در یک باشگاه بدنسازی پس از اضافه کردن 5 کیلوگرم به رکورد قبلی ورزشکاری از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد. پس از او خواستند وزنه ای که 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر است را امتحان کند. این دفعه او براحتی وزنه را بلند کرد. این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان این آزمایش جالب و هیجان انگیز بود. چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنه بردار داده بودند. او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع 5 کیلوگرم از رکوردش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان 5 کیلوگرم شده بود. او در حالی و با این «باور» وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن می دانست.


هر فردی خود را ارزیابی میکند و این برآورد مشخص خواهد ساخت که او چه خواهد شد. شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید«هستید». اما بیش از آنچه باور دارید«می توانید» انجام دهید
نورمن وینست پیل


[ شنبه 89/4/26 ] [ 10:56 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
اسمها شخصیت انسان را می سازند

اسمها شخصیت انسان را می سازد

پژوهشگران انگلیسی و آمریکایی در تحقیقات خود نشان دادند که انتخاب اسم برای فرزندان بزرگترین چالش والدین است چرا که اسم ها شخصیت انسان ها را می سازند.

به گزارش لایو ساینس ، محققان انگلیسی با بررسی سه هزار خانواده دریافتند که یک پنجم والدین از اسمی که برای فرزندان خود انتخاب کرده اند پشیمان هستند.

همچنین در تحقیقات دیگری که محققان دانشگاه نورث وسترن در ایلینویز انجام دادند مشخص شد که انتخاب اسم بسیار مهمتر از آن چیزی است که تاکنون تصور می شد و شاید به همین دلیل است که کتاب های اسم نزد مردم از محبوبیت بالایی برخوردارند.

به گفته این محققان ، علم نشان می دهد که داشتن یک اسم زیبا و خوش آهنگ نه تنها احساس اطمینان فرد را افزایش می دهد بلکه موجب می شود دیگران به طور مثبت تری به وی نگاه کنند.

دیوید فیلیو سرپرست این تیم تحقیقاتی اظهار داشت: اینکه افراد چه کار می کنند و به چه فکر می کنند اهمیت چندانی ندارد. در واقع مغز انسان به محض شنیدن اسمی که تلفظ می شود پالسهایی را ارسال و دریافت کرده و با توجه به اسم فرد درباره وی قضاوت می کند.

این دانشمند توضیح داد:«روشی که ما را با آن صدا می زنند یک نماد و یک آینه است. در واقع اسم همانند یک کارت ویزیت معرف و بیانگر شخصیت درونی ما است. آوا و معنایی که یک اسم دارد مستقیما بر روی رفتار و قضاوت دیگران نسبت به ما اثر می گذارد. آهنگ و معنای اسم یک فرد حتی بر روی تولید هورمونهای اکسیتوسین، دوپامین و اندورفین نیز اثر می گذارد. می توانیم بگویم نامی که ما را بدان می خوانند بر روی توسعه ما تاثیر می گذارد».

وی افزود:«گذاشتن یک اسم تا حدودی دخترانه بر روی یک پسر می تواند مشکلاتی جدی بر روی حس نا امنی وی ایجاد کند. همچنین اسامی خیلی اصیل و یا کمیاب می تواند اشخاصی بسیار متفاوت را بار آورند».

این محققان پس از تجزیه هزار و 700ترکیب حرف و آوا دریافتند که گذاشتن اسامی دلپذیر و دخترانه بر روی دختران موجب می شود که آنها شخصیت زنانه تر و ظریف تری داشته باشند. این درحالی است که اسامی پسرانه و غیرمعمولی که بر روی دختران گذاشته می شود شخصیت این دختران را خشن تر و جدی تر می کند.

به گفته این دانشمند ، دختران دبیرستانی که اسامی پسرانه ای چون اشلی یا شانون داشتند بیشتر به دروس ریاضیات و فیزیک علاقه مندی نشان می دادند درحالی که دخترانی که دارای اسامی دخترانه ای چون الیزابت یا کایلا بودند بیشتر به دروس علوم انسانی علاقه داشتند.

همچنین در تحقیقات دیگری که دانشمندان دانشگاه ایالت واین در دیترویت انجام دادند مشخص شد افرادی که نام آنها با حرف  A آغاز می شود زندگی طولانی تری نسبت به افرادی که اسامی با حروف آغازین B، C یا D دارند.

در این تحقیق که اسامی 10 هزار فرد از بین ورزشکاران، پزشکان و وکلایی که بین سالهای 1875تا 1930زندگی می کردند مورد بررسی قرار گرفت نشان داد افرادی که اسامی آنها اندرو، آنتونی و آلبرت بود به طور متوسط 9.5 سال دیرتر از همکارانی که اسامی آنها دایان، دنیل و دیوید بود زندگی کرده بودند.

متوسط طول عمر افراد با حرف D برابر با69.2سال و متوسط عمر افراد با حرف A برابر با 73.4 سال بود.
این طبقه بندی همچنین از دیدگاه انتخاب شغل نیز جالب بود. به طوری که بیشتر افرادی که نام آنها «لارنس» با عبارت آغازین «لا» به معنی قانون بود وکیل و کسانی که اسمشان «دنیس» با عبارت آغازین «دن» مثل «دندان» بود دندانپزشک شده بودند.



[ شنبه 89/4/12 ] [ 3:27 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
با کارنامه درسی فرزندانمان چگونه برخورد کنیم ؟

 اولین برخورد با کارنامه فرزندان: اولین مساله این است که برای نتایج امتحانی فرزندان خود ارزش قائل باشید و ملاحظه کارنامه فرزندان را مهم بدانید. به فرزندتان قول بدهید که با او به سراغ نتایج امتحانی به مدرسه خواهید رفت. اگر فرزندتان کارنامه را خود از مدرسه گرفت و به دست شما داد، می‌توانید از ملاحظات حالات و چهره او دریابید که او چه کرده و در کارنامه چه خبر است. در عین حال کارنامه را از دست او بگیرید و با دقت در آن تامل کنید.نمرات آن را ملاحظه کنید، آن را از نظر بگذرانید، یک‌یک دروس را مورد توجه قرار دهید و حتی سعی داشته باشید درباره هر نمره و هر درس مکث کنید، آنها را در ترم‌های مختلف مقایسه کنید. معدل او را ببینید و نمره انضباط او را ملاحظه کنید. بالاخره وقتی برای او صرف کنید تا او دریابد که شما امتحان او را مهم تلقی می‌کنید.

کارنامه


در ابتدا دانش‌آموزان را می‌توان به 2 دسته تقسیم کرد، دانش‌آموزان موفق و دانش‌آموزان ناموفق.
الف: دانش‌آموزان موفق:
اگر فرزند شما در امتحانات موفق شده و نمرات خوب یا عالی گرفته است، مسلما موجبات خوشحالی شما را فراهم کرده است، اما نگذارید که این مساله به همین جا ختم شود، بلکه بهتر است والدین در مقابل فرزندان موفق خود این کارها را انجام دهند:
- به فرزندان موفق خود باید از صمیم قلب تبریک بگوییم و خوشحالی و شادمانی خود را به آنان ابراز داریم و موفقیت‌های بیشتری را در سایه کار و کوشش برای آنان آرزو کنیم و اگر ممکن است، هدیه‌ای به آنان بدهیم تا شادمان و خرسند شوند.
- نتایج امتحانات را در درجه اول ناشی از تلاش و کوشش خودشان بدانیم و اگر در رسیدن به موفقیت با او همکاری و کمک کرده‌ایم، به آن اعتنایی نکنیم و صراحتا گوشزد کنیم که فعالیت، توکل، و تلاش او به نتیجه خوب امتحان منجر شده است.
- به هنگام دریافت نتیجه امتحانی، موقعیت خوبی است که این اعتقاد را در کودک به وجود آوریم تا بداند فردی پرتلاش، باارزش و پرتوان است و می‌تواند در سایه پشتکار و با اعتماد به نفس به هر هدفی که دارد برسد و از هیچ مشکلی نهراسد و بالاخره دانش‌آموز باید درک کند که موفقیت در هر کاری با پشتکار و سختکوشی به دست می‌آید.
- در پیروزی‌ها باید سعی کنیم علل موفقیت او را مشخص کنیم تا بداند اسباب و علل پیروزی او چه چیزهایی بوده است و سپس با تاکید بر‌ آنها، زمینه رشد شخصیتی وی را در تمام ابعاد فراهم کنیم.
- والدین طوری عمل کنند تا دانش‌آموزان بدانند که با اخذ نمرات درخشان و کارنامه قبولی کارشان تمام نشده است، بلکه باید خود را برای مراحل بعدی آماده کنند؛ بنابراین پس از دریافت کارنامه قبولی و استراحت و تفریح مختصر، باید به آنان کمک کنیم تا برنامه‌ای برای خود تنظیم کنند و به فعالیت‌های خود در زمینه دانش‌افزایی ادامه دهند.
- اگر فرزندان متعددی دارید و یکی از آنان با نمرات بالایی درخشیده است، نباید آنان را با یکدیگر مقایسه کنیم و از همه مهمتر نباید طوری رفتار کنیم که فرزند موفق احساس خودبزرگ‌بینی و غرور کند و فرزندان دیگر احساس حقارت کنند. بلکه رفتار ما باید به نحوی باشد که دیگر فرزندان تشویق شوند که در حد توانشان تلاش و کوشش کنند.
- در صورت قبولی، چهره‌تان را شاد و بشاش نشان دهید، لبخندی و تبسمی داشته باشید. از او برای کار و تلاشش تشکر کنید. به او تفهیم کنید که از این وضع خرسندید و می‌خواهید این کارها تکرار شود.
- شما می‌توانید از این موقعیت استفاده تربیتی هم داشته باشید. به تبلیغات بپردازید. به او یادآور شوید که حاصل کار و تلاش ضایع‌شدنی نیست. فعالیت‌های منظم و بموقع نتیجه و فایده خود را خواهد بخشید  و آدمی دیر یا زود نتیجه‌اش را خواهد گرفت.

در صورت امکان جایزه‌ای هم برای او در نظر گیرید. فراموش نکنید آنچه مهم است، نفس جایزه است نه بها و قیمت آن. بر این اساس فکر آن نباشید که حتما جایزه‌تان گرانبها باشد. چیزی برای او تهیه کنید که امکان تداوم و عمل مشابه برای سال‌های بعد هم باشد. البته در تهیه آن سن و جنس را در نظر دارید و می‌دانید خواسته‌های پسران و دختران در این زمینه یکسان نیست. برای دختران یک‌ گونه جایزه در نظر گیرید و برای پسران جایزه‌ای دیگر.
- البته این سپاسگزاری‌ها و جوایز مانع آن نخواهد بود که نمره ضعیف او را در کارنامه به او یادآوری کنید. اما این کار را به روز بعد موکول کنید. بگذارید لذت و مزه موفقیت تا مدتی در او بماند و برای او گوارا باشد. بعدها به او تذکر دهید که لازم است کمبود نمرات خود را با فعالیت چند ساعته هفتگی جبران کند تا موفقیت سال‌های بعد او بیشتر تضمین شود.
ب: دانش‌آموزان ناموفق:
هنگامی که کودک با گلوی پر از بغض و چشمان انباشته از اشک و دست‌های لرزان کارنامه خود را که گویای عدم موفقیت (تجدید و یا مردودی)‌ است، به منزل می‌آورد؛ قبول داریم که مشکل‌ترین لحظه‌های پدر و مادر آغاز می‌شود. والدین احساس می‌کنند کودکشان یک سال عمر خود را همراه با مخارج گزافی که پدر و مادر برای او کرده‌اند، از دست داده است. اما باید بپذیرند که این لحظات از مهمترین و حساس‌ترین زمان زندگی آنان است. رفتار و عکس‌العمل آنان می‌تواند مساله‌آفرین و یا سرنوشت‌ساز باشد.
بعضی از والدین ممکن است در این موقعیت فرزندانشان را با نیشخند، تمسخر، خشونت، آبروریزی، سرکوفت زدن، قهر و طرد کردن و اعطای القابی مثل بی‌عرضه، بی‌غیرت و چسباندن وصله‌هایی مثل کودن، بی‌شعور و امثال آن تنبیه کنند. این تنبیهات هرچند موجب تخلیه غیراصولی بعضی از والدین است، ولی تجربه نشان داده است برای کودکان و نوجوانان جز دلسردی، عقب‌افتادگی تحصیلی بیشتر، فرار از مدرسه و خانه، ترک تحصیل، ایجاد یاس و نومیدی، عصیان و نافرمانی نتایجی به بار نمی‌آورد. والدین باید آگاه باشند که در حال حاضر این شیوه مساله‌آفرین را هیچیک از علمای تعلیم و تربیت و روان‌شناسان تجویز نمی‌کنند.
دسته دیگری از والدین هنگام روبه‌رو شدن با نتایج بد امتحانات فرزندانشان، با خویشتنداری و حوصله و متانت رفتار می‌کنند. اینان به جای پرخاشگری و تنبیه، فرزندانشان را به تجزیه و تحلیل نتایج امتحانات فرامی‌خوانند و به عبارت دیگر، به علل شکست فکر می‌کنند و می‌کوشند که علل شکست را بررسی و نسبت به رفع اسباب و عوامل شکست اقدام کنند و سرنوشت خوبی برای فرزندان خود رقم زنند.

 

بررسی عوامل شکست درامتحانات

الف)‌ در درجه اول باید متوجه شویم آیا فرزند ما در مقایسه با دیگران ضعیف است و یا این که خودش فی‌نفسه ضعیف است.
ب)‌ باید بررسی کنیم ضعف فرزند ما ناشی از چه عواملی بوده است.
- علل جسمی و ضعف بنیه بدنی مثل ضعف بینایی و شنوایی‌
- علل روحی و روانی مانند اضطراب، افسردگی، ترس و نداشتن اعتماد به نفس.
- محیط نامساعد برای تحصیل مثل شلوغی خانه، مهمانی و پذیرایی مکرر، تلویزیون و اسباب‌بازی‌های زیاد و متنوع‌
- محیط خانوادگی پرنزاع و آشوب، اختلاف خانوادگی و مسافرت‌های مکرر پدر و مادر.
- تبعیض و تحقیرهای مکرر و مقایسه با دیگر همسالانی که از او جلوترند.

-   نداشتن نظارت ما بر کار او در طول سال تحصیلی به علت پرمشغله بودن و یا بی‌توجهی ما به او.
-‌ نامناسب بودن محیط کلاس و مدرسه مثل نداشتن معلم، تعویض و تغییر معلم، وجود سر و صدای زیاد و دیگر عوامل که مخل آموزش است و کمبود امکانات آموزشی.
- وجود حوادث و اتفاقات در طول سال تحصیلی یا به هنگام امتحان.
ج)
درخصوص علت ضعیف بودن نتیجه امتحان باید با خود دانش‌آموز صحبت کنیم و نظر او را بخواهیم و او را وادار به چاره‌اندیشی و تصمیم‌گیری کنیم تا حاضر شود فعالانه برای رفع نواقص خود بکوشد.
د)
با معلمان و مسوولان مدرسه درخصوص علل ضعیف بودن و ناموفق بودن دانش‌آموز مشورت و تبادل‌نظر کنیم و در صورت لزوم از مشاوران و متخصصان آموزشی و تربیتی کمک بگیریم.
ه)‌ پس از مشخص شدن علت یا علل باید با کمک فکری و تمایل دانش‌آموز برای جبران عقب‌افتادگی تحصیلی او برنامه‌ریزی و سپس بر اجرای برنامه‌‌های تعیین شده دقیقا نظارت کنیم.
و)‌ باید به یاد داشته باشیم که موفقیت، نیازمند به اعتماد به نفس، شخصیت سالم و امید به آینده است. لذا باید مترصد انجام کارهای مثبت او باشیم و شرایطی را برای ظهور و بروز آنها فراهم کنیم تا با تاکید بر ویژگی‌های مثبتی که دارد (خصایص و صفات انسانی ارزشمند، مهارت‌های فردی و نمرات خوبی که در بعضی از دروس گرفته)‌ روحیه و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.
ز)
ما (والدین و معلمان)‌ باید اعتقاد داشته باشیم که تنبیه جسمی، روانی و عاطفی به هر شکل که باشد، دانش‌آموز شکست‌خورده را بیشتر از پیش تحقیر می‌کند و کوچک‌تین نتیجه‌ای برای احراز موفقیت و جبران عقب‌افتادگی تحصیلی ندارد. کاری نکنیم که دانش‌آموز احساس کند به خاطر نمره ما را از دست داده است، بلکه باید این احساس را در دانش‌آموز ناموفق به وجود آوریم که می‌تواند برای مقابله با شکستی که خورده، از حمایت ما استفاده کند. راستی اگر فرزند شما روزی در امتحان شکست خورد و ناکام بود با او چه می‌کنید؟
ح)‌ در اینجا از نظر تربیت ضروری است بدون خشم و عصبانیت او را ملامت کنید و به اصطلاح روی جراحت دل او نمک بپاشید و درد و ناراحتی او را شدیدتر کنید تا به خود آید و دریابد که چه کرده و چه عاقبتی برای اوست، اما در ملامت افراط نکنید. پس از این که دل او را شکستید، بکوشید به ترمیم آن بپردازید. فورا ملامت را متوقف کنید و به او متذکر شوید که فعلا چاره‌ای جز این نیست که به تلاش مجدد بپردازد و جبران مافات کند.
ط)
به او اطمینان دهید که اگر از نو کار و تلاش کند، می‌تواند به جبران گذشته بپردازد و یا لااقل جلوی زیان‌های بعدی را سد کند. به او وعده دهید که موجبات کار و فعالیت او را فراهم می‌کنید و آبروی او را محفوظ خواهید داشت.
ی)
دل او را به دست آورید. به او جرات و شجاعت دهید، برنامه کاری برای او معین کنید و از او بخواهید این بار به حرف‌های شما توجه و آبروی از دست رفته را احیا کند. و البته مراقب باشید با کار و تلاش تابستانی خود در امتحانات تجدیدی موفق شود. اگر دیگران از او درباره نتایج امتحانش سوال کردند، برای این که ملاحظاتی عاطفی فیمابین او و خودتان پدید آورید، سعی کنید شما به آن شخص پاسخ دهید و تجدیدی او را توجیه و ناچیز قلمداد کنید و یادآور شوید که او در همین تابستان آن را جبران خواهد کرد.
در صورت مردودی: ممکن است فرزند شما مردود شده باشد. در آن صورت، حال و وضع او بسیار بد و نگران‌کننده خواهد بود. ممکن است اصلا در برابر شما حاضر نشود و یا مدت‌ها خود را از دید شما دور دارد.

- به نظر ما اینجا هم جای تنبیه و کتک زدن نیست. حتی ممکن است جای سرزنش و ملامت هم نباشد، بویژه اگر شما در طول مدت سال تحصیلی از کار و درس او مراقبتی نداشته‌اید، وسایل و امکانات او را فراهم نکرده‌اید و یا تذکر و هشداری به او نداده‌اید.
شک نیست که فرزند شما در این امر کوتاهی کرده و فعالیت لازم را انجام نداده است، ولی اگر کمی انصاف به خرج دهید، ممکن است به این نتیجه برسیم که ما هم در این شرایطی که پدید آمده مقصریم. ما هم پدر و مادر متعهدی نبوده‌ایم. به موقع کمک و حمایت لازم درسی را از او به عمل نیاورده‌ایم. اگر با هم به کارش رسیدگی می‌کردیم، شاید عاقبت او چنین نمی‌شد.
به هر حال فعلا سرزنش و تنبیه و مجازات رفوزگی او را زائل نخواهند کرد. اگر به  واقع در طول مدت سال درباره او کار و تلاش کرده‌اید، تذکر و اخطاری داده‌اید و او تن‌پروری کرده طبیعی است که کمی نیش ملامت و توبیخ را بچشد، ولی باز هم بدان شرط که در آن افراط نشود.
از دیدن کارنامه‌اش تاسف و تاثر خود را نشان دهید، ولی بر خود مسلط باشید. بکوشید تصمیم حادی اتخاذ نکنید و حتی سخنان مایوس‌کننده بر زبان جاری نسازید. به ناسزاگویی و بد و بیراه و فحش دادن نپردازید و همچون والدین جاهل او را از خود طرد نکنید.شب‌هنگام او را نزد خود فرا بخوانید و با آه و افسوس به او تفهیم کنید که چگونه یک سال از عمرش را به هدر داده و چگونه خود را از زندگی و خدمت و رشد عقب انداخته است. به او بفهمانید که اینک وقت تجربه‌آموزی است، از این شکست درس عبرت بگیرد و راه موفقیت را برای خود هموار کند.
در مورد نمرات ضعیف: فرزند شما چه مردودی و چه تجدیدی و حتی گاهی آنها که قبول شده‌اند، در مورد برخی دروس ضعیفند و نمره‌شان در حدی نیست که بر پایه آن بتواند پایه‌های دیگری بنا کند و ادامه تحصیل دهد.
در اینجا چه باید کرد؟
به نظر ما ضروری است برای درس‌هایی که نمرات کمتر از 14 و 15 دارند فکری کنید، فکری که در آن زمینه‌‌سازی برای رشد باشد. شاید برای شما این امکان وجود نداشته باشد که برای فرزندتان معلم خصوصی بگیرید، ولی راه‌های دیگری برای جبران ضعف‌ها و عقب‌ماندگی‌ها وجود دارند از جمله:
- ثبت‌نام او در آموزشگاهی که دولت برای این کار معین کرده است.
- بهره‌گیری از دوستان و آشنایان و بستگان کودک که در کلاس بالاتری سرگرم تحصیلند.

- واداشتن به مطالعه کتاب‌‌های درسی و دوره کردن آنها و یادداشت کردن سوال تا از فردی مطلع پرسیده شود.
- اگر خودتان فردی باسواد هستید و از دروس او سر در می‌آورید، صالح‌ترین فرد برای کمک به او هستید کافی است در شبانه‌روز یک ساعت یا کمتر از وقت خود را برای او صرف کنید و طبیعی است اگر این کار را در طول مدت سال انجام می‌دادید، ممکن بود او یک سال ضرر نکند.
خوشبختانه در کشور ما نیز در مقطع ابتدایی با توجه به تغییر روش ارزشیابی از نمره به کیفی کودکان بدون مردودی و فقط با نمرات متفاوت به کلاس بالاتر می‌روند و این کار حسن‌های زیادی دارد، از جمله این ترس از امتحان وجود ندارد و این غول ترسناک بر سر کودکان سایه نمی‌اندازد. همچنین کم‌‌کم تمرین‌های کلاس و تلاش کودکان و نمرات تدریجی در کلاس جای آزمون‌های سنتی را می‌گیرد و این کار بسیار خوبی است. در هر صورت چه خانواده‌ها و چه معلمان نباید کودکان را از نمره و امتحان بترسانند، بویژه در سال‌های اول تا پنجم ابتدایی آزمون باید همراه با تدریس باشد.

مواضع والدین

به هر حال دیر یا زود نتایج امتحانی فرزندتان را خواهید دید. در برابر آن چگونه باید عمل کنید؟ شک نیست که شما با آشنایی و شناختی که از فرزندان خود دارید، می‌دانید چگونه باید عمل کرد.
به نظر ما نوع موضعی را که والدین در این رابطه اتخاذ خواهند کرد، مهم و سرنوشت‌ساز است. در مواردی ممکن است ما نسنجیده عمل کنیم و در نتیجه عوارضی برای کودک پدید آوریم که آثارش مادام‌العمر در آنان باقی بماند و حتی زمینه را برای شکست‌های بعدی فراهم کند. برخی پدران و مادران ممکن است با فرزندان خود در حین ملاحظه کارنامه به گونه‌ای سرد یا خشن برخورد کنند. کودک در آن ساعت شاید واکنش و عکس‌العملی نشان ندهد، ولی خاطره آن صحنه برای همیشه در ذهن کودک باقی خواهد ماند و یا کسانی را داریم که راز موفقیت یا شکست خود را طی مدت عمر به این مساله وابسته دانسته‌اند.



[ دوشنبه 89/2/27 ] [ 5:1 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
معلم کارآمد

معلم کارآمد و اثربخش فردی است که علاوه بردانسته‌های علمی، توانایی مدیریت کلاس درس خود را داشته باشد و با توجه به موقعیت و ویژگیهای دانش‌آموزان شیوه مدیریتی متناسب با آن را انتخاب  می‌کند.
در بعضی از مواقع شرایط کلاس ایجاب می‌کند جوی دوستانه و صمیمی حاکم شود و در زمان دیگر اقتدار معلم و سخت‌گیری‌های او زمینه مناسب برای پر بار بودن کلاس خواهد بود.

معلم با ذکاوت و توانمند در عین حالی که در کلاس جوی آرام فراهم می‌کند در جهت رسیدن به هدفهای آموزشی خود گام موثری بر‌ می‌دارد و رعایت نکات زیر می‌تواند در کارآمدی ‌او موثر باشد.

1. قبل از شروع کلاس هدف خود را از ارائه محتوی درس مشخص ‌سازید.

2. با یک‌ برنامه‌ریزی دقیق و داشتن طرح درس مناسب وارد کلاس شوید.

3. دانش آموزان را از هدف آموزشی خود آگاه سازید.

4. از دانسته‌های دانش‌آموزان خود نسبت به محتوای آماده برای تدریس آگاه شوید و متناسب با آن تدریس خود را شروع کند.

5. در هنگام ارائه مطالب از مباحث جذاب و علمی جهت تفهیم مفاهیم استفاده کند.

6. شیوه تدریس خود را متناسب با محتوای مورد نظر انتخاب کنید و از یک روش تکراری استفاده نکنید.

7. در هنگام تدریس با صدای یکنواحت صحبت نکنید و با دانش آموزان تماس چشمی برقرار کنید.

8. هنگام تدریس از دانش آموزان سوالاتی جهت کنترل و جلوگیری از حواس پرتی آنها بپرسید.

9. به شرایط فیزیکی کلاس از نظر( نور، صدا، گرما، چینش صندلی‌ها، ...) توجه کنید و محیطی مناسب و جذاب و درعین حال آرام فراهم کنید.

10. رفتارهای مطلوب را در جمع تشویق کنید ولی بیش از اندازه به آن رفتار تاکید نکنید. نوع تشویق را براساس نوع رفتار، سن، ...انتخاب کنید و آن را بلافاصله بعد از رفتار درست ارائه  دهید.

11. در برخورد با رفتارهای نامطلوب در ابتدا به دنبال علت بگردید و سپس در تنهایی به دانش‌آموز تذکر دهید و در صورت تکرار از تنبیه‌های متناسب با عمل او استفاده کنید.

12. به تمام دانش‌آموزان به‌طور یکسان توجه کنید. آنها به اسم کوچک در سرکلاس صدا بزنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.

13. تکالیفی جهت تمرین مطالب، متناسب با محتوای ارائه شده و شکوفا کردن حس خلاقیت در آنها ارائه دهید.

14. دانش‌آموزان را به فعالیتهای گروهی ترغیب کنید و یک روحیه رقابتی مثبت بین آنها به وجود آورید.

15. به نظرات دانش آموزان و مشکلات آنها با دقت تمام و درکمال صبر گوش فرا دهید و بعد راهنمایی‌های لازم را انجام دهید.


16. یک الگوی مناسب گفتاری، کرداری، برای دانش‌آموزان ایجاد کنید.

17. به نقاط قوت و ضعف آنها آگاهی پیدا کنید و در جهت رسیدن به خود شکوفایی، آنها را یاری کنید.

18. میزان یادگیری دانش‌آموزان را بر اساس محتوای ارائه شده در کلاس ارزیابی کنید.

19. علاقه خود را به دانش‌آموزان نشان دهید و از آنها حمایت کنید.

20. شرایط را بحث و گفتگو فراهم آورید و از بیراهه کشیده شدن بحث جلوگیری کنید.

و در این صورت است که هرچه کلاس درسی دوست‌داشتنی‌تر و جذابتر باشد، انگیزه دانش آموزان برای یادگیری بیشتر خواهد بود.



[ دوشنبه 88/12/10 ] [ 4:38 عصر ] [ فهیمه شکری ] نظر
برخوردبا بچه های بهانه گیر


با بچه‌های بهانه‌گیر چگونه برخورد کنیم

تربیت کودکان کار دشواری است. پسر بچه‌ای را مجسم کنید که وسط یک فروشگاه شلوغ، شروع به پرخاشگری کرده و جسورانه با والدینش جر و بحث می‌کند. در چنین مواقعی، شاید والدینی هم که خیلی در مورد تربیت فرزندشان به خود اطمینان دارند، مأیوس و دلسرد ‌شوند و دنبال روش و کلماتی مناسب بگردند تا کودک را آرام کنند. می‌خواهم به شما اطمینان بدهم که با استفاده از برخی روش‌ها می‌توانید در شرایطی که فرزندتان این‌طور بدرفتاری می‌کند، خونسردی‌تان را حفظ کنید و روش مناسبی در پیش بگیرید؛ به‌خصوص هنگامی که با مشکلات تربیتی زیر مواجه می‌شوید...
بهانه‌گیری معمولاً در بین خردسالان، به خصوص قبل از ‌اینکه بتوانند به خوبی صحبت کنند، رایج است. ‌این یکی از معدود راه‌هایی است که بچه‌ها توسط آن می‌توانند نارضایتی و خشم خود را از آنچه که نمی‌توانند به دست آورند، ابراز کنند. هر قدر هم که ‌این مساله ناراحت کننده باشد، والدین باید بدانند که علت بهانه‌گیری کودکشان فقط دیدن عکس‌العمل از جانب آنها نیست (گرچه علت اصلی آن همین است) ولی حتی کودکان دبستانی هم وقتی که به مقصودشان نمی‌رسند، با بهانه‌گیری، احساسات درونی خود را آشکار می‌کنند و در نتیجه آرامش می‌یابند.

5- توصیه برای کنار آمدن با بهانه‌جویی‌های کودکان

1) وقتی کودک خردسال شما شروع به بهانه‌گیری و نق‌نق کرد، از او بخواهید که به صورت‌های مختلف ابتدا درگوشی، بعد به آهستگی و سپس خیلی بلند و... چیزی را که می‌گوید، تکرار نماید. ‌این روش، درست مثل یک بازی، توجه او را جلب کرده و بهانه‌گیری را فراموش خواهد کرد.
2) در مورد کودک دبستانی خود می‌توانید از چند روش کلی استفاده کنید. به محض‌ اینکه شروع به بهانه‌گیری کرد، حرف او را قطع کنید و به آرامی بگویید: «داری نق نق و بهانه‌گیری می‌کنی و من گوش نمی‌کنم، پس بهتر است که با صدای شمرده صحبت کنی.»
3) اگر باز هم ادامه داد، دوباره درخواست خود را تکرار کنید. اگر طریقه گفتار خود را تغییر داد، با بیان جمله‌ای او را تشویق کنید. می‌توانید بگویید: «وقتی بدون نق نق کردن می‌گویی که چه می‌خواهی، بیشتر دوستت خواهم داشت.»
4) اگر در چنین مواقعی عصبانی می‌شوید، هیجان صدای خود را فرو ببرید و فراموش کنید که چه قدر دلتان می‌خواهد فریاد بزنید.
5)
به خاطر بسپارید که با مهار عکس‌العمل خود می‌توانید ارتباط بهتری با فرزندتان برقرار کنید. بعد به او بگویید که می‌دانید دلیل ناراحتی‌اش چیست و از‌این طریق با او به توافق برسید. به‌عنوان مثال فرض کنید چون به فرزندتان اجازه نداده‌اید که قبل از ناهار شیرینی بخورد، ناراحت شده است، پس شیرینی را در جایی قرار دهید که بتواند آن را ببیند و به او قول دهید که بعد از خوردن غذا به او شیرینی می‌دهید.

1توصیه برای پیشگیری از بهانه‌گیری‌های کودکان

هنگامی که فرزندتان واضح و محکم صحبت می‌کند، به او گوش دهید و تحسین‌اش کنید. با‌ این عمل، به او یاد می‌دهید که اگر بدون بهانه‌گیری چیزی بخواهد، زودتر آن را به دست خواهد آورد.

8 توصیه برای مواقعی که بهانه‌جویی فرزند شما به پرخاشگری می‌انجامد

بهانه‌جویی گاهی به پرخاشگری منجر می‌شود، به این سبب که والدین احساس می‌کنند روی رفتار کودک خود و شرایط موجود، کنترل ندارند. خوشبختانه کج‌خلقی‌های کودکان با رسیدن به سن مدرسه کاهش می‌یابد زیرا می‌توانند راه‌حل‌های بهتری در مواجهه با شکست و ناکامی پیدا کنند.
1) روش مؤثر برای از بین بردن پرخاشگری ناشی از بهانه‌جویی‌های پاسخ داده نشده یا رفع نشده، این است که آن را از ابتدا مهار کنید.
2) وقتی که در مقابل پرخاشگری کودک خود با خشم و عصبانیت عکس‌العمل نشان دهید، به‌طور غیرمستقیم به او می‌آموزید که عصبانیت وسیله کارسازی برای دست یافتن به اهداف است. در عوض می‌توانید بگویید: «وقتی از گریه کردن دست برداشتی در مورد آن با هم صحبت می‌کنیم و راه‌حلی پیدا می‌کنیم و به اتاق دیگری بروید.»
3) اگر فرزند شما خیلی کوچک است و نمی‌توانید او را تنها بگذارید، پیش او بمانید. اگر به طرف شما آمد، او را بغل کنید ولی تا وقتی که آرام نشده، چیزی را که می‌خواهد به او ندهید.
4) خودتان را به کار دیگری مشغول کنید. مثلا مطالعه کنید. با ‌این کار به او می‌فهمانید که تا آرام نشود، نمی‌تواند توجه شما را جلب کند. اغلب پرخاشگری‌های بچه‌ها، اگر مخاطب مورد نظر حضور نداشته باشد، زودتر متوقف می‌شود.
5) در صورتی که کودک شما در یک مکان عمومی شروع به بدخلقی و پرخاشگری کرد، بدون توجه به نگاه‌های مردم، او را به گوشه‌ای خلوت ببرید و منتظر شوید تا آرام شود. به او بگویید: «‌اینجا پیش تو می‌مانم تا وقتی که آرام شوی و با هم صحبت کنیم.» اگر بعد از سه یا چهار دقیقه باز هم به فریاد و گریه خود ادامه داد، او را بردارید و از آن مکان خارج شوید.
6) البته از یاد نبرید که بهانه‌جویی همیشه به پرخاشگری‌ منجر نمی‌شود و در واقع کودکان به علل مختلفی ‌این کار را انجام می‌دهند.
*هنگامی که کودک شما چیزی می‌خواهد ولی نمی‌تواند آن را به ‌دست آورد.
* وقتی یادگیری انجام کاری برایش دشوار باشد.
*وقتی که خسته شده باشد.
پس با اجتناب از عواملی که ممکن است به بهانه‌گیری و در نهایت پرخاشگری منجر شود، می‌توانید از وقوع تنش جلوگیری کنید.
7) اگر می‌بینید کودک خردسالتان می‌خواهد پازلی را که خواهر بزرگ‌ترش انجام می‌دهد، بازی کند، یا او را در‌ این بازی با خواهرش همراه کنید و یا ‌اینکه توجه‌اش را به بازی دیگری که بیشتر مناسب سن‌اش باشد، جلب کنید.
8)
از کودک خود انتظاری بیش از آنچه که از عهده‌اش برمی‌آید، نداشته باشید. خردسالان به ‌این دلیل که قدرت تحمل زیادی ندارند، نمی‌توانند خود را برای مدت طولانی سرگرم کنند بنابراین کودک خردسال خود را در ساعات شلوغ روز و در صف‌های طولانی به خرید و یا به بانک نبرید و اگر باید او را به جایی ببرید که می‌دانید معطل می‌شوید، برای سرگرمی او اسباب بازی و خوراکی همراه ببرید.

دکتر کتایون خوشابی
فوق‌تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
 برگرفته از::روزنامه سلامت (
www.salamat.ir



[ پنج شنبه 88/11/29 ] [ 10:26 صبح ] [ فهیمه شکری ] نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>